كودك در سنين پيش دبستاني، ويژگيهاي انساني را به اشياي بي جان نسبت ميدهد.
كودك در سنين پيش دبستاني، ويژگيهاي انساني را به اشياي بي جان نسبت ميدهد.بنابراين زماني كه علي در هنگام دويدن، با ميز برخورد ميكند و به زمين ميخورد ممكن است بگويد اين ميز است كه عمداً موجب زمين خوردن وي شده است
ـ تفكر عيني:كودك در سنين4، 3 يا 5 سالگي معمولاً داراي تفكر عيني است. يعني اين كه وي آنچه را ميتواند لمس، مشاهده و تجربه كند به سادگي درك ميكند. بنابراين اگر موضوعي انتزاعي را برايش شرح ميدهيد بايد /ن را با مثالهايي عيني در باره تجربيات ملموس زندگي او همراه كنيد. مثلاً اگر در باره ضرورت رعايت بهداشت و نحوه بروز بيماري در اثر فعاليت ميكروبي برايش توضيح ميدهيد بهتر است از كتاب يا كارتون با نقاشيها و تصاوير كارتوني از ميكروب استفاده كنيد و حرفهايتان را با تصاوير عيني و ملموس همراه سازيد
.ـ تفكر سحرآميز:كودك در اين سنين فكر ميكند كه اعمال، آرزوها و احساساتش بر حوادث و وقايع اطراف تأثير ميگذارد. علي كودك 4 ساله ممكن است تصور كند كه بيماري خواهر كوچكتري سارا (ابتلا به گاستروآنتريت) به علت آرزوي وي «كاش سارا اصلاً وجود نداشت» شكل گرفته است. اگر علي خود /ب شود ممكن است فكر كند به علت رفتار بدي كه با شما داشتهف تنبيه شده است، بنابراين در گفتگو با كودكان در اين سنين حتماً بايد از برداشت و درك آنان از وقايع اطرافشان به ويژه در موارد خاص مانند بيماري كودك يا وجود بيماري در اعضاي خانواده از آنان سولا كنيد و تا حد ممكن، تفكرات غيرمنطقي آنان راكه ميتواند موجب احساس گناه يا اضطراب آنها شود اصلاح سازيد.
ـ خود محوري:كودك در سنين پيش دبستاني، تفكر خود محور دارد. وي تصور ميكند كه مركز دنيا است و همه حوادث و اتفاقات در جهان براي او رخمي دهند مثلاً زماني كه به علي گفته ميشود آرامتر بازي كند تا برادر بزرگش بتواند درس بخواند، وي قادر نيست خود را به جاي برادرش تجسم كند و رفتارش را به خاطر او تغيير دهد. نه بدين علت كه وي خودخواه است، بلكه به اين علت كه توانايي شناختي لازم براي اين كار را پيدا نكرده است تا دريابد هر تجربهاي در ديگران چه احساسي به وجود ميآورد. او تنها دنيا را از زاويه ديد خود مينگرد
.ـ زنده پنداري:كودك در سنين پيش دبستاني، ويژگيهاي انساني را به اشياي بي جان نسبت ميدهد. بنابراين زماني كه علي در هنگام دويدن، با ميز برخورد ميكند و به زمين ميخورد ممكن است بگويد اين ميز است كه عمداً مجب زمين خوردن وي شده است
.ـ درك زمان:كودك پيش دبستاين نميتواند طول مدت زمان را دقيقاً درك كند. وي زمان را در ارتباط با برنامه روزانه اش درك ميكند، بنابراين وقتي ميخواهيد زمان انجام كاري را به او يادآوري كنيد نياز دارد كه آن را در رابطه با كارهاي روزانه بيان كنيد: مثلاً «وقتي پدر از سركار برگردد، به پارك ميرويم» كودك مفاهیمي زمان گذشته، حال و آينده را درك ميكند مثلاً ممكن است جملات «وقتي بزرگ شدم» يا «وقتي خيلي كوچك بودم» را به كار ببرد ولي براي درك دقيق تر زمان و دروههاي زماني طولاني نياز به كمك دارد. مثلاً براي اينكه به وي نشان دهيد 10 روز ديگر به مسافرت خواهيد رفت، ميتوانيد از يك تقويم بزرگ استفاده كنيد و گذشت هر روز را با يك علامت مشخص كنيد.